در ام پی فور عضو شوید برای ثبت دیدگاه، اشتراک کانال ها و ویدیوها.
در روز عاشورا، آسمان هم بغض کرده بود...
خورشید، دلش نمیآمد بر قتلگاه بتابد، و زمین شرمنده بود از اینکه باید بستر خون فرزند رسولالله باشد.
ای حسین...
تو آمده بودی تا دین بماند، انسان بماند، و حق، تنها نماند.
اما چه جانسوز است که تو را، با لب تشنه، میان تیر و شمشیر گذاشتند...
چه جانکاه است که کودکت را، در آغوش گرفتی برای جرعهای آب، و با پارهتنی خونین برگشتی.
تو نیامده بودی بجنگی، آمده بودی که به همه عالم بفهمانی:
«اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید!»
تو ایستادی...
با دلی پر از زخم، اما زبانی پر از ذکر.
با چشمی گریان، اما ایمانی استوار.
حسین جان...
داغت نه فقط بر دل شیعه، که بر دل هر آزادهای مانده.
هر قطره خونت، چراغی شد در مسیر تاریک تاریخ.
و هر آه زینب، سندی شد برای مظلومیتت.
عاشورا، پایان نبود...
آغاز راهی بود که هنوز، صدای "هل من ناصر" تو در آن طنینانداز است...
🌑 یا حسین، به اشکمان بنگر و ما را از رهروان صادق راهت قرار بده...